متن زیبا برای پروفایل | متن پروفایل و عکس نوشته ! متن های کوتاه مناسب پروفایل ! جملات کوتاه و سنگین معنی دار ، زیبا ترین جملات مناسب پروفایل
نوشتن متن های زیبا و پر مغز مناسب پروفایل جز یکی از دشوارترین نوع نوشته است. شما می تواند با مطالعه مطلب ذیل زیبا ترین جملات را انتخاب کنید و به عنوان پیامک، متن کوتاه برای پروفایل پیام رسان هایتان استفاده کنید.
از عکس ها و نوشته زیر می توانید به عنوان استوری و پست برای پیام رسان هوایی نظیر اینستاگرام، روبیکا، ایتا و… استفاده کنید.
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
گرچه با تو، شه نشیند بر زمین
خویشتن بشناس و نیکوتر نشین
یه آدم میتونه با بغض بلند بلند بخنده!
میتونه زیربار فشار و استرس درحال له شدن باشه
اما همون لحظه خیلی ریلکس بشینه قهوه بخوره …
میتونه افسرده ترین آدم دنیا باشه ولی بزنه و برقصه!
میتونه تو جمع بشینه و صحبت کنه اما دلش یه جای دیگه جون بده
میتونه تاخرخره عاشق یکی باشه اما باهاش جوری رفتار کنه که انگار ازش متنفره
و… و…. و…!
تاصبح میتونم ادامش بدم ولی میخوام بگم
ما نمیدونیم آدم روبرومون داره با چه احساساتی دورون خودش میجنگه به چیا فکر میکنه…!
پس زود قضاوت نکنیم .
گو همه شهر به جنگم به در آیند و خلاف
من که در خلوت خاصم خبر از عامم نیست
متن زیبا برای پروفایل | متن پروفایل و عکس نوشته
” قهر ، قهر ، تا روزِ قیامت …”
این زیباترین دروغِ کودکی هایمان بود …
قرار بود مثلاً دلخوریمان تا ابد کِش بیاید ،
اما با یک “ببخشید” ، سر و تهِ قضیه هم می آمد و دوباره مشغولِ بازی می شدیم …
انگار هم نه انگار ، که قهر کرده بودیم …
بچگی ها ، در همین سادگی و بی شیلگی اش قشنگ بود …
امان از این بزرگ شدن …
امان از این قهر هایِ بی صدایِ طولانی !
حالا قهرِ مان را جار نمی زنیم ،
خیرِ سرمان مثلاً متمدن شده ایم …
خیلی بی صدا می رویم ،
اما برای همیشه …
اما بدونِ بازگشت …
دلمان هم خوش است که بزرگ شده ایم !
وقتی چیزی مرا رنج میداد،
در مورد آن با هیچکس حرفی نمیزدم
خودم در موردش فکر میکردم،
به نتیجه میرسیدم و به تنهایی عمل میکردم
نه اینکه واقعا احساس تنهایی بکنم
نه، بلکه فکر میکردم که انسان ها، در آخر،
باید خودشان، خودشان را نجات دهند …
زخم تبرت مانده، ولی جای شکایت
شادم که نگه داشته ام از تو نشانه!
در کنارِ تو، دُنیا سَهم
چشمانِ من بود
دلا چه دیده فروبسته‌ای؟ سپیده دمید…
سری برآر، که خوش عالمی‌ست عالم صبح
چشم و دل دانی چه خواهند
این حوالی؟!
بودنت را
دیدنت را
قانعم، حتی کمی..!
روزی با خود فکر میکردم
اگر او را با غریبه‌ای ببینم،
دنیا را به آتش میکشم.
اما امروز حاضر نیستم که
کبریتی روشن کنم.
تا ببینم کجاست و چه میکند.
بغض‌های ناگهانیِ ابر‌های بهاری هم
بخاطر رفتن او بود ؛
وگرنه ابر را چه به ناگهان باریدن . .
اگرچه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد امّا
بهار در گل شیپوری مدام گرم دمیدن بود
اشتباهات برای درس گرفتن هستن
نه تکرار …
دگر نه عزم سیاحت کند نه یاد وطن
کسی که بر سر کویت مجاوری آموخت
……..
چون خندهٔ جام است درخشیدن خورشید
جامی به من آرید که خورشید درخشید
جامی که نهد بند به خمیازهٔ آفاق
جامی که رسد روح به دروازهٔ خورشید
با خندهٔ نوروز همی باید خندید
با خندهٔ خورشید همی باید نوشید
خوش با قدم موکب نوروز نهد گام
ماه رمضان باده‌پرستان بخروشید
ای ساقی گلچهره در این صبح دل‌انگیز
لبریز بده جام مرا شادی جمشید
هر جا که گلی خندد، با دوست بخندید
هر گه که بهار آید، با عشق بجوشید
آدمیزاد سر یه اشتباه؛ همه ی خوبی هات رو فراموش میکنه و خدا گاهی با یه خوبی کلی از اشتباهاتت رو میبخشه …!
نظر خود را بنویسید